دوستان گله داشتند از تنبلی من اما ماجرا چیز دیگری است به قول مرحوم امین پور:
دردهای من گرچه مثل مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستشان
مردمی که رنگ آستینشان /مردمی که نام هایشان/ جلد کهنه شناسنامه هایشان/
درد می کند
من ،ولی تمالم استخوان بودنم درد می کند
لحظه های ساده سرودنم درد می کند
انحنای روح من
شانه های خسته غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است
فریبا انیسی قدیمترها به ما میگفتند ارتجاعی؛امل .بعد شدیم سنتی ومتحجر.این اواخر هم شدیم اصولگرای سنتی .اما در هر صورت شیعه ایم؛دوستدار مولی ؛عاشق ولایت ؛پادر راه گذاشتیم تا شهادت.می نویسم نه فقط به خاطر اینکه شغل من این است چون فکر میکنم از این طریق بهتر می توانم رسالت خود را به انجام برسانم .محور اصلی کارم زنان است درمورد انقلاب ؛دفاع مقدس وفلسطین مطلب دارم به صورت گفتگو؛مقاله؛کتاب وپژوهش |